هیچوقت فکر نمیکردم این شکلی از هم جداشیم
برای خیلی چیزا نمی بخشمت شاید اون موقع ته دلم می گفتم خدایا شوخی میکنم اما الان نه باهمین چشای خیس اشک میگم خدایا نمیبخشمش اره نمیبخشمت
خیلی شباوروزای سیاهیه تو هم دروغ گفتیییییییییی گفتی من که برا همیشه نمیرم برمیگردم منم باور کردم وشبا وروزا رو شمردم
یک
دو
سه
چهار
تا رسید به 16
مسخره است بخاطرچیزی که قلبی نیست برام ازم دلخوری از نفست دلخوری
دوس داری بدونی چه شکلی شدم؟
ازشب دوازدهم بهت بگم؟
نصف شب قلبم یهوگرفت معدم ازبس گریه کردم عصبی شد رفتم بیمارستان یک روز ونیم بین زمین واسمون ! بعدشم به کلانتر گفتم پیامشوبفرسته بدونی چکارکردی با دلم !! تو روی دلی پا گذاشتی که میدونستی چقدرررررررر دوست داره – این رفتنتم بهانه بود تو از وقتی اومدم پیشت بد شدی با من شایدم تکراری شده بودم روت نمیشد دنبال بهانه بودی بخاطر همه این تفکرات که خودشون یک گریه نفس گیرن نمی بخشمت
امشبم میزارم همه بخابن میرم بالا پشت بوم وبرا خودم گریه میکنم انقد کریه میکنم تا سرم سنگین بشه بایدجواب منوبدی چطورتونستی منی که زندگیمو به پات گذاشتم بخاطر یک اشتباه بزاری کنار ؟باید بگی چیکارکردم؟ ازم بدت اومد؟ منکه تورواز جونم بیشتردوس داشتم
حق نداری تنهام بزاری یییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی